اوينه ی دل من تُنگ طِلا بود تو شکُندیش

خوشا شیراز

اوينه ی دل من تُنگ طِلا بود تو شِکُندیش

اوينه ی دل من تُنگ طِلا بود تو شِکُندیش
بَر چار دیوارش نقش وفا بود تو کَروندیش

دل افتادو گفتی، آخ بگیر نشکه بلوره!
نازک شده بود دل، به صدای آخ تو شکنديش

آخر دل دیوونه که نَم تُک نمَ‌داد پَس
اشکی شد و چِکه چِکه از چِشُم چِکُندیش

پیته‌ی گل دلِ، تنجه زدو گل به لبام داد
هِکی هِکی کِردَم کِر زُلفِت تو تکوندیش

از دفتر دل با جوهرِِ اشک روونُم
صدکِش تو چشام نامه نوشتَم تو نخوندیش

تاشاپَرکِ نگاه من پر رو چِشات زد
آيه وایه شد، کاشکی از اول می‌پَرُندیش

باز خواس خدا بود که دِلُم پَرزد در رفت
ای دس تو بود تا صبح محشر می دوونديش

 

جمعه ها ساعت 9 صبح از شبکه فارس با حضور افرادی که شما دوستشان دارید
۶ بهمن ۱۳۹۷